1- الگوی های تدریس بر اساس الگوهای یادگیری پدید آمده . در مراکز آموزشی ضمن کمک به دانش آموزان در کسب اطلاعات ،مهارتها ، ارزشهاوشیوه تفکر چگونگی یادگیری هم به آنان باید آموخته شود ، شیوه تدریس تائر بسزایی در تواناییهای خود آموزشی آموزندگان دارد،آمموزشگران موفق کسانی نیستند که تنها در عرصه مطالب تحصص وبرتری چگونگی استفاده موثر از آنهارا نیز به آنان می آموزند . آنها در حقیقت چگونگی یاد گیری را به آموزندگان می آموزند . افزایش توانایی یادگیری یکی از مقاصد اساسی این الگو ها (الگوی تدریس)محسوب می شود . در محیط آموزشی آموزندگان بر اطلاعات و مهارتها چیره می شوند اما در همان حال محتوای هر تجربه به یادگیری را هم می آموزند وبر توان خود برای مواجعه با مطالبی که باید در آینده بیاموزند و برنامه ریزی برای مطالعه خود نیز می افزایند
2- روش تدریس باید به گونه ای باشد که فراگیر بیاموزد که شیوه تفکر خود را تنظیم کند،مسائل خود را تغریف نموده و با به کار گیری دانش خود به عنوان یک وسیله ،به دنبال پیدا کردن راه حل مشکلات خود باشد.
3-یکی از روشهایی که به افزایش انگیزه و عادت به تفکر کمک می نماید وسایل کمک آموزشی است که اجازه می دهد فراگیران با مشاهده در را بطه باموضوع یا مطلبی تجربه وتحلیل نماید در مورد درس تاریخ به کار گیری نقشه و مولاژدر کنا
روسایل و مشاهدات دیگر موثر بوده است در تجربه شخصی نمونه ای از مولاژ مربوط به دو دوره مختلف و پیوسته را مقابل دانش آموزان قرار داده و از آنان خواسته شده تفاوت ها ودر نتیجه پیشرفت های حاصل از این دوره و آن دوره را در زمینه مولاژهای مورد نظر پیدا و بیان کنند مثلا کاشی در دوره پیشرفت ساخت کاشی از نظر رنگ و طرح مورد بررسی قرار گیرد ودر اثر مقایسه پی به تفاوت های دو دوره ببرند یا ظروف ،سکه ،زیور آلات ، خطوط به کار برده در هر دوره
4-نقشه ، اغلب نقشه تاریخی را به دانش آموزان داده ایم از آنان خواسته شده محل مناسب برای شکل گیری تمدن ها ومسیر احتمالی حرکت وکسترش تمدنها را مشخص نمایند و دلایل اتنحاب آنان نیز گفته شود.