عوامل موثر و شرایط سیاسی-اجتماعی قیام و پیروزی عباسیان
ر
عوامل موثر و شرایط سیاسی-اجتماعی قیام و پیروزی عباسیان
لادن رمضانی
بنی عباس از نوادگان عباس عموی پیامبر بودند و بطوریکه خواهیم دید از این وابستگی به خاندان رسالت به خوبی در جهت رسیدن به قدرت استفاده کردند و حتی شعار معروف «الرضا من آل محمد (ص)» را به سود خویش در هنگام رسیدن به خلافت تفسیر و توجیه کردند و مردمی که از ظلم و جور مأموران ستم پیشه اموی به تنگ آمده بودند در مبارزات عباسیان علیه بنی امیه، در کنار بنی عباس ایستادند و با تمام توان آنها را در این مبارزه یاری و همراهی کردند و بدون شک آنها در این کار رضایت خدا و رسول او را در درجهی اول و دستیابی به عدالت اسلامی را در درجهی بعد طلب میکردهاند، ولی بعدها با کمال تعجب میبینند که نه تنها بنی عباس به عدالت اجتماعی و اسلامی توجهی ندارند بلکه حتی با نزدیکترین افراد به رسول خدا ، یعنی علویان با ظلم و خشونت و قساوت رفتار میکنند، در این باره شاید سخن یکی از قیام کنندگان علیه عباسیان ـ شریک بن شیخ مهری ـ به روشنی این مطلب را اثبات کند. وی پس از به قدرت رسیدن بنی عباس در بخارا علیه آنان دست به قیام زد و گفت: «ما با آل محمد (ص) بیعت نکردهایم که خونها را بریزیم و به غیر حق عمل کنیم.» و این به خوبی نشان میدهد که مردم از نزدیکی بنی عباس با خاندان پیامبر چه برداشتی داشتهاند و چگونه این نسبت مایهی قوت کار عباسیان شده است.
پیش از ظهور اسلام بین بنی هاشم و بنی امیه بر سر ریاست خانه کعبه اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای معاویه و یزید نسبت به علی بن ابیطالب(ع) و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.
بنی امیه تعصب نژادی شدیدی داشتند ، به نحوی که نه تنها عرب را از عجم برتر میدانستند بلکه حتی در میان خود اعراب نیز تبعیض روا میداشتند و قریش را در میان اعراب و بنی امیه را در میان قریش برتر میدانستند و این سیاست تبعیض آمیز از دو سو برای آنان مشکلاتی را به وجود آورد: از سویی جماعت مسلمان غیر عرب ـ به ویژه ایرانیان که خود را صاحب فرهنگی برتر از اعراب میدانستند ـ از این برخورد غیر عادلانه و تبعیض آمیز به شدت آزرده و ناراضی بودند و دعوت هر قیام کنندهای علیه حکومت بنی امیه را لبیک میگفتند ، که از آن جمله میتوان به شرکت فعالانهی ایرانیان در نهضت مختار و همراهی با یحیی بن زید و از همه مهمتر و تأثیر گذارتر، همراهی آنان با ابو مسلم خراسانی در سرنگونی حکومت بنی امیه اشاره کرد.
مرگ هشام بن عبدالملک و نزاع میان امویان شام و آشفتگیهای بسیار عراق و خراسان، اوضاع را برای فعالیت داعیان فراهم کرد. در ۱۲۷ق عبدالله بن معاویه از طالبیان قیام کرد ودر برخی مناطق مرکزی ایران تسلط یافت . شماری از عباسیان همچون عیسی بن علی، سفاح و منصور به او پیوستند.
در ۱۲۹ق شماری از بزرگان علوی و عباسی در مکه درباره گزینش خلیفه مذاکراتی داشتند. این گفتوگوها به جایی نرسید اما بعدها رقبا از این جلسه بهرهبرداری سیاسی کردند. بنا به نقلی ابراهیم امام درصددِ بیعت با محمد بن عبدالله نفس زکیه بود که به انجام نرسید. پس از مرگ بکیر بن ماهان در اواخر ۱۲۶ق، بنا به وصیتش، دامادش ابوسلمه خلال رهبری داعیان را به عهده گرفت. با پیوستن ابومسلم خراسان به داعیان و استقرار وی در خراسان، دعوت ضداموی وارد مرحله مهمی شد. هنگامیکه مروان با آشوبهای فراوان روبرو بود، ابومسلم در خراسان اهداف خود را پیش میبرد.
خراسان آماده فعالیت برای آنها بود. ابو مسلم خراسانی از مهمترین داعیان بنی عباس بود وی نژاد ایرانی داشته و در مسافرتی که به کوفه داشت در سلک داعیان عباسی در آمد. او را به خراسان فرستادند تا در کار دعوت بکوشد. وی موفق شد از سال 129 بتدریج نیروهایی را فراهم کرده و بر ضد نصر بن سیار حاکم اموی خراسان بسیج کند. در خراسان هزاران تن از اعراب ساکن بودند آنان اختلافات قبیله ای خویش را همچنان حفظ کرده و میان آنها که شامل اعراب جنوبی یا قحطانیان و اعراب شمالی که عدنانی بودند نبرد بر قرار بود. ابو مسلم از این اختلافات بهره فراوان برد و با جرات و جسارتی که داشت بزودی خراسان را از دست امویان خارج کرد .
به نظر میرسد نارضایتی مردم از حکومت اموی، قیامهای مردمی، نزاعهای قبیلهای، درگیریهای داخلی و در نتیجه ضعف داخلی، از عوامل اصلی سقوط بنی امیه میباشند. به طور کلی می توان علل سقوط بنی امیه و روی کار آمدن بنی عباس را به دلایل درگیری های خاندان اموی، ولایت عهدی دو نفره، درگیری های قبایلی، عرب گرایی امویان و اختلافات مذهبی دانست.
از سوی دیگر سیاست تبعیض نژادی بنی امیه در برتری قایل بودن برای وابستگان خویش در میان اعراب، مخالفتهایی را در میان اعراب نیز علیه بنی امیه برمیانگیخت و در حقیقت یکی از مهمترین عوامل در پیروزی قیام ابومسلم همین اختلافات داخلی میان اعراب ساکن در خراسان بود که ابو مسلم توانست زیرکانه از این اختلافات به نفع قیام خویش بهره گیرد، در این باره یعقوبی مینویسد: قدرت کرمانی در خراسان بالا گرفت و جنگ میان او و نصر بن سیار ادامه یافت و کرمانی بر نصر بن سیار پیروز آمد و بیشتر امر کرمانی در دست ابو مسلم خراسانی بود. جماعتی از بزرگان مرا خبر دادند که هر گاه کرمانی و نصر بن سیار برای نبرد روبرو میشدند، ابو مسلم میگفت، خدایا هر دو را شکیبایی ده و هیچکدام را پیروز مگردان.
انقلاب عباسیان در خراسان در روز پنج شنبه بیست و پنجم رمضان سال 129 ق توسط سلیمان بن کثیر اعلام شد. پیروان عباسی پیرامون ابومسلم جمع شدند و لباس و پرچم های سیاه را به عنوان شعار برگزیدند و به سیاه جامگان معروف شدند و این قیام از روستای سفیذنج آغاز شد. ابومسلم برای خود لقب «امیر آل محمد» را برگزید و با کمک ابوسلمه خلال در کوفه که به او «وزیر آل محمد» می گفتند، توانست به تدریج قسمت های عظیمی از خراسان و نواحی مرکزی ایران را توسط سردار عباسیان قحطبة بن شبیب به تصرف در آورد.
منابع:
احمد بن ابی یعقوب، یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۶۶
بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی ، 1370
محمد جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه محمد پاینده، نشر اساطیر، 1375
عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، اخبار الدوله العباسیه، بیروت، ۱۹۷۱
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران ۱۳۶۵
[1]* سرگروه تاریخ استان و دانشجوی کارشناسی ارشد
- ۹۸/۱۱/۰۵
سلام
خسته نباشید
فضای رایگان اپلود عکس ویدیو و اشتراک گذاری حرفه ای
https://98share.com/